NLP
مخفف Neuro Linguistic Programming به معنای برنامه ریزی عصبی، کلامی است .
NLP ، دانش تاثیر زبان شفاهی و غیر شفاهی (رفتار غیر کلامی ) بر دستگاه اعصاب است.
منظور از زبان غیر کلامی ، تغییرات فیزیکی و رفتار چون حرکت چشم، دست و پا و نظایر آن است.
مبتکران NLP، ریچارد باندلر و جان گریندر در اوایل دهه 1970 تحقیقات در این زمینه را در دانشگاه کالیفرنیا بطور مشترک آغاز کردند . آنان در بدو امر عوامل موفقیت استادان بزرگ را در تغییر رفتار دیگران مورد مطالعه و ارزیابی قرار دادند و به الگوهای قابل ملاحظه و گاها اعجاب آوری دست یافتند .
در واقع NLP ، فراگیری نحوه رفتار انسان های موفق است.
این دو محقق رفتارهای افراد موفق را مطالعه کردند و دریافتند چگونه می توان با دیگران ارتباط موثر برقرار کرد و نتایج اعجاب آوری بدست آورد .
در واقع NLP ، فن مدل سازی است . هدف اصلی دوره های آموزشی NLP: فراگیری شیوه هایی است که در آن الگو سازان NLP می آموزند تا فرد به کمک مدل سازی ، موفقیت عالی کسب کند . و مهمتر اینکه چگونه افراد بتوانند این مدل را در ضمیر ناخود آگاهی خود بکارند.
* * * * * * * * * * * * * *
برای الگو سازی سه بخش کلیدی وجود دارد:
1- سامانه های ایجاد کننده باورها
2- راهکارها
3- فیزیولوژی
* * * * * * * * * * * * * *
NLP یا برنامه ریزی عصبی – کلامی به صورت زیر توضیح داده می شود.
عصبی (Nuro): شناخت مغز ، سیستم اعصاب و اعمال آن ، چگونگی دریافت پیام و اطلاعات به کمک حواس پنجگانه و نحوه پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات در مرکز عصبی مغز .
کلامی (Linguistic ) : چگونگی برقراری ارتباط کلامی و غیر کلامی ( زبان بدن ) با خود و دیگران یعنی در یافت از طریق زبان و ارتباط غیر کلامی ، چگونه فرمان های عصبی رمز گردانی می شوند.
برنامه ریزی (Programming) : برقراری الگوهای فکری و رفتاری و مدل سازی آنها در مغز یا ذهن به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر .
* * * * * * * * * * * * * *
برنامه ریزی گام به گام در NLP
گام اول : تعیین موضوع : تعیین نوع رفتار ، فکر ، مهارت یا پدیده مورد نظر .
گام دوم : شناسائی فرد یاموضوع موفق : یافتن فرد یا پدیده موفق.
گام سوم : الگو برداری : شناسائی عوامل دقیق و نشانه های بارز رفتار و عملکردی که در فرد یا پدیده مورد نظر موفقیت ایجاد کرده است.
بطور مثال : موفقیت در سخنرانی توجه به نشانه هائی چون ، لحن صدای سخنران ، فن بیان ، استفاده از استعاره یا شعر در خلال سخنرانی یا نحوه رفتار غیر کلامی او.
گام چهارم : مدل سازی : جمع آوری اطلاعات و مهارت هاری مورد نظر برای تقلید .
گام پنجم : تمرین : تمرین و تکرار رفتار مورد نظر
مدل سازی و آموزش NLP در وهله نخست در خود آگاهی صورت می گیرد و این ⅓ راه است اما جهت نیل به موفقیت حقیقی ، لازم است که به کمک تمرین و تکرار ، این رفتار و مدل تبدیل به مهارت گردد و در ناخود آگاهی تعبیه شود.
بزرگترین محدودیتی که بر سر راه یادگیری مهارتهای عصبی – کلامی وجود دارد. این است که پس از یک هفته واضح ترین و حرفه ای ترین آموزشهای NLP فراموش می شوند پس فقط به تعریف و تمجید یک دوره نپردازید . ملاک موفقیت شما کسب مهارت لازم در فنون NLP و مدل سازی است که از طریق طی فر آیند صحیح آن و تمرین و تکرار بدست می آید.
* * *
عناصر شش گانه در تقلید خلاق
هم اکنون به شش عنصر مهم در تقلید خلاق و ویژگی های آن اشاره می شود .
1- کلامی
2- غیر کلامی
3- تنفس
4- شیوه تفکر
5- باورها و ارزشها
6- تجربه فرد
* * *
تکنیک همراهی و بعد تکنیک هدایت
تکنیک همراهی یعنی بارفتار ، کلام ،رفتار غیر کلامی (زبان بدن ) و افکار افراد یا نوع حرکت یک جریان همراهی نشان دهیم .
و تکنیک هدایت : یعنی بعد از ابراز همراهی ، فرد یا جریان را بوسیله انتقال پیام های تدریجی و مرحله به مرحله به سوی نتیجه مطلوب یا هدف تعیین شده هدایت نمائیم.
* * * *
تفاهم و درک متقابل
در ارتباط موثر و موفق ، ایجاد تفاهم و درک متقابل بسیار مهم است . موضوع اولیه در درک متقابل ، توجه به هماهنگی رفتاری (تقلید ) و زبان بدن طرف مقابل است . بطور مثال من سال ها با مراجعین خود که گاها به زبان محلی صحبت می کردند ، همواره با زبان رسمی کشور صحبت می کردم . روزی که با راهکارهای موفقیت و تکنیک همراهی آشنا شدم ، متوجه اشتباه فاحش خود گشتم . زیرا متوجه شدم اغلب فردی که می خواست با لهجه محلی با من صحبت کند ، در شروع صحبت عذر خواهی می کرد و یا از من می پرسید ، شما اهل کجا هستید و من می توانم با همین لهجه صحبت کنم. در حالیکه من هم می توانستم با همان لهجه محلی با شخص صحبت کنم ، اما برداشتم این بود ، چنین کاری درست نیست و باید با همه با لهجه رسمی صحبت کرد.
در تکنیک همراهی متوجه می شوید چنین تفاوتی و بدین شکل ارتباط را تخریب می کند . وقتی رفتار و ظاهر هماهنگ شد ، مغز هم هماهنگی پیدا می کند ، تفکرات به هم نزدیک می شود ، تفاهم افزایش می یابد و درک طرفین افزون می گردد.
قابل توجه اینکه ، گاهی هماهنگی و تقلید رفتارباعث می شود شما تا حدودی به افکار و احساسات درونی و پنهان فرد مقابل پی ببرید.
افراد با کسانی که در جنبه های مختلف با آنها شباهت دارند احساس هم حسی و تفاهم می کنند.
* * *
توجه
کسانی که با شما تفاهم ندارند اگر دقت کنید وضعیت بدنی و رفتار غیر کلامی شان با شما کاملا متفاوت است. آنها از خود حرکات متفاوت نشان می دهند . بطور مثال ، سعی می کنند روبروی شما ننشینند ، و اگر در مقابل شما هستند به شما نگاه نکنند و چشم های خود را به نقطه دیگری معطوف نمایند و حالت نشستن یا دست و سر خود را متفاوت تکان دهند.
بلعکس کسانی که با شما تفاهم پیدا می کنند ، وضعیت بدنی و حتی کلامی شان با شما مشابه می شود.
مثلا در حین صحبت به شما نگاه می کنند ، در مقابل شما یا در کنارتان شبیه شما می نشینند ، کلام شان مشابه شما می شود و با تکان های سر گفته های شما را تصدیق می کنند.
* * *
آیین ارتباط صحیح و نفوذ:
1- درک متقابل
2- سازگار شدن و همدلی
3- تیز هوشی ( شایستگی ناهشیار )
4- ایجاد عادت مفید جدید
5- انعطاف پذیری
6- احترام
7- همراهی و تقلید :
الف – از آنچه شخص دوست دارد و می اندیشد صحبت کنید .
ب- با رفتار ظاهری فرد هماهنگ شوید .
پ – باورها و اعتقاد فرد را مورد توجه قرار دهید.
* * *
NLP اعتقاد دارد ما از چهار طریق یا سیستم تصویری عمده ، اطلاعات را دریافت و رمز پردازی می کنیم:
1- دیداری ( بصری)
2- شنیداری (صوتی )
3- حسی ( لمس ، احساسی و جنبشی )
4 – شنیداری – منطقی ( گفتگوی درون ).
* * * * * * * * * * * * * *
چگونه الویت حسی را در افراد تشخیص دهیم؟
* * * * * * * * * * * * * *
ویژیگی افراد دیداری
1- سرو بدنی راست
2- چشم ها کمی متوجه بالا
3- تنفس سطحی ولی از ناحیه بالای ریه ها
4- سرعت در کلام
5- سرعت در پردازش افکار
6- جلوی صندلی می نشینند .
7- منظم و مرتب هستند
8- چون به کمک تصاویر موضوعات را به یاد می آورند بنابر این اصوات مزاحم ، حواس آنها را پرت نمی کنند
9- استفاده از جملات بصری مثل من می بینم که خوب غذا می خوری
10- به ظاهر چیزها اهمیت می دهند.
* * * * * * * * * * * * * *
ویژگی افراد شنیداری
1- چشم ها به طرفین متمایل است
2- تنفس از فاصله وسط سینه
3- صدا زود حواس آنها را پرت می کند
4- با آب و تاب حرف می زنند ولی صدایشان ضرب آهنگ دار نت دار است
5- حرفهای دیگران را به راحتی تکرار می کنند
6- از طریق تکرار حرف یا شنیدن مطلب می آموزند و از شنیدن حرفها لذت می برند
7- موسیقی یا حرف زدن با تلقین را دوست دارند
8- مطالب را مسلسل وار و گام بگام به خاطر می سپارند
9- علاقمند به شنیدن باز خورد حرف های خود از جانب دیگران
10- استفاده از جملات شنیداری مثل « من شنیدم دیروز برای تو ...»
* * * * * * * * * * * * * *
ویژگی افراد حسی
1- چشم ها به پائین و سمت راست
2- تنفس از انتهای ریه ها . بالا و پائین رفتن شکم آنها در تنفس تا حدی مشخص است
3- آهسته و عمیق حرف می زنند و با مکث و حو صله صحبت می کنند.
4- به پاداش های فیزیکی و لمس بسیار علاقمندند
5- در جریان مکالمه دوست دارند نزدیک فرد مقابل باشند.
6- بیشتر از طریق انجام یک عمل ، لذت می برند.
7- از جملات حسی مثل «احساس می کنم تو ... » استفاده می کنند.
* * * * * * * * * * * * * *
ویژگی افراد شنیداری - منطقی
1- چشم ها متوجه پائین و چپ
2- علاقمندی زیاد به گفتگوی درون و خلوت با خود
3- علاقمند به بهره گیری از جملات پیچیده
4- استفاده از وتژه های انتزاعی و علاقمند به تفکر انتزاعی
5- علاقمند به چیز های پر معنی و امور منطقی
6- سایر سیستمهای تجسمی و کنش های ذهنی را نیز از خود بروز می دهند
7- پرداختن به جزئیات یک موضوع
* * * * * * * * * * * * * *
فرآیند مدلسازی
1- رفتار ، مهارت یا پدیده مورد نظری را که احتیاج دارید تشخیص دهید.
2- مدل مناسبی برای رفتار ، مهارت یا پدیده مورد نظر پیدا کنید . مثلا فردی که در آن زمینه موفق است .
3- خصوصیات دلخواه خود را در آن فرد یا پدیده مطالعه نمائید . مثلا از طریق جستجو ،فیلم برداری ، صدابرداری ، تهیه منابع و...
4- توالی حرکات یا رخدادهائی که منجر به آن مهارت ، رفتار یا پدیده می شود را یادداشت کنید.
5- در ذهن ، خود را از بیرون چنان بنگرید که همچون آن مدل شده اید و همچون او رفتار می کنید (به کمک تصویر سازی ذهنی )
6- سعی کنید با الگوی خود یکی شوید . از داخل چشم الگو برخود بنگرید و تمامی احساساتی را که در هنگام بکار بستن مهارت مورد نظر به شما دست می دهد، تجربه نمائید .
7- یکبار مدل را مجددا مرور ذهنی نمائید . نیازی به تجزیه و تحلیل نیست فقط کافیست فعالیت فیزیکی مدل فوق را تقلید کنید.
8- تمرین را ادامه دهید تا نتیجه حاصل شود البته می توانید تصحیح هائی هم انجام دهید.
9- به استهلاک نتیجه توجه کنید . وقتی که احساس کنید دیگر بیش از این هر چه تلاش می کنید نتیجه نمی گیرید. در این زمان خلاقیت ذاتی خود را بکار اندازید . راه جدیدی پیدا کنید و آنچه را هم که بی نتیجه است . کنار بگذارید.
10- عدم موفقیت در یک زمینه را منفی تلقی نکنید و با امید و انعطاف پذیری هدف خود را دنبال کنید.
11- فقط به یادگیری و دانستن اکتفا نکنید بلکه سعی کنید مهارت های لازم را به کمک تمرین بدست آورید.
12- اگر می خواهید از رفتار خاصی الگو برداری کنید. لازم نیست به همان ارزش هایی معتقد باشید که الگوی شما به آن باور دارد . شما کافیست به پیروی از آن ارزش ها تظاهر نمائید . مهم کسب مهارت در یک زمینه خاص است.
* * *
شما می توانید حتی در صورت نیاز از راهکار یک فرد در زمینه ایجاد انگیزه یا اعتماد به نفس هم در خود مدل سازی نمائید.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: مدلسازی با NLPشنیداریلمسیحسیدیداریبصریمنطقیویژگی افرادتیپ شخصیتیاولویت حسیالگوبرداریریچارد بندلرجان گریندر